پنج ماه است که مالکان تیم ها و بازیکنان ان بی ای در کشاکش یک قران دوزار هستند و این دندان گردی به قیمت علاف شدن ما طرفداران بسکتبال تمام شده است. تصور بی برنامه گی در شب های طولانی زمستان کابوسی است که هر شب خواب ما بسکتبال دوستان را اشفته کرده۰

اما چه غم که در خداوند دنیای سرمایه داری گر ز حکمت ببندد دری؛ ز رحمت گشاید در دیگری. امروز مالکان کلوپ های باکلاس مختص آقایان ( شما بخوانید استریپ کلاب) در آمریکا به سر کردگی کلوپ معروف ریکز کاباره رسما اعلام کردند که برای پر کردن جای خالی مسابقات بسکتبال ان بی ای  اقدام به ایجاد لیگ بسکتبال منحصر به فردی کردند که در آن بانوان ورزشکار بدون هیچ پوششی برای بالاتنه هایشان (منظور تاپ لس است) به رقابت حرفه ای در برابر یکدیگر خواهند پرداخت. مدیران این کلوپ ها همنچین اعلام کردند که بازیکنان این لیگ متشکل از رقاصان ( شما بخوانید استریپ دنسر) 23 کلوپ شبانه هستند که از سراسر آمریکا با یکدیگر رقابت خواهند کرد۰

نام این لیگ " ریکس کاباره " خواهد بود و هفته آینده در نیویورک یونیفرم های این تیم ها به نمایش در خواهد آمد.  جینا ( بدون ذکر فامیل) ، بازیکن تیم نیویورک گفت : علاقه مندان بسکتبال هنگامی که بفهمند کدام ستاره ان بی ای مربی تیم ما خواهد بود، شوکه خواهند شد. اسکای ( بدون ذکر فامیل)، بازیکن دیگر این تیم اظهار کرد: قرار است روز سه شنبه هنگام معرفی این مربی مشهور همه ما در برابر دوربین رسانه ها بدون پوشیدن لباس برای بالاتنه اولین تمرین رسمی تیم را آغاز کنیم۰

این انقلابی ترین لیگ بسکتبال دنیاست ولی پیش از این باتوان استرالیایی هم لیگ فوتبال با لباس زیر را به راه انداخته بودند. ویدیوی بخشی از این رقابت ها را در اینجا مشاهده کنید۰

بروز رسانی: در اینجا مراسم رونمایی یونیفرم ها را ببینید 

سالهای قبل از اینکه مایکل جورن با برش های ماریپچی اش هر دفاعی از هم بپاشد یا خیلی قبل از اینکه کسی بتونه از روی خط پنالتی توی حلفه دانک کنه، جولیوس اروینک معروف به داکتر جی، بسکتبال را به زیباترین ورزشی توپی تبدیل کرد. داکتر جی سالها در لیگ حرفه ای ای بی ای و ان بی ای از ستارگان شاخص بود کسی بود که دانک یک دستی را به حدی زیبا اجرا میکرد که هنوز هم با گذشت سه دهه کسی نتوانسته به زیبایی و مهارت او توپ را یک دستی وارد حلقه کند. 
اگر چه جولیوس اروینگ درست یک سال قبل از این که دستمزدهای ان بی ای سه به فلک بزند بازنشسته شد ولی باز هم مانند بسیاری از بسکتبالیست های دیگر در ان بی ای با میلیون ها دلار ثروت بازنشسته شد. اوضاع قمر در عقرب اقتصادی اخیر در آمریکا او را در امان نگذاشت و این روزها به لحاظ مالی در وضع نابسامانی قراردارد. داکتر جی که پس از بازنشستگی از تیم فیلادفیا به جورجیا نقل مکان کرد، در شهر اتلانتا یک باشگاه گلف خرید. اکنون نه تنها باشگاه گلفش در حال ضرر دادن است و خودش هم در برابر ادعای خسارت دویست هراد دلاری قرار دارد بلکه ویلای  دو و نیم میلیون دلاری اش در ایالت یوتا نیز در شرف ضبط از سوی بانک قرار گرفته است
این مشکلات مالی چیزی نبود که داکتر بتواند از روی انها بپرد، انگونه که در جوانی از روی هر دفاعی عبور میکرد، و این بود که تصمیم گرفت که انگشترهای قهرمانی و دیگر اشیا ارزشمندش را که در دنیای ورزش کسب کرده بود به فروش برساند. در یک حراج اینترنتی که دیشب خاتمه یافت جولیوس اروینگ بابت چیزهایی که به حراج گذاشته بود سه و نیم میلیون دلار پول دریافت کرد که در دنیای اشیا یادگاری ورزشی رکودی ثبت کرد
تنها یک عنوان از این یادگاری های حلقه قهرمانی سال 1974 وقتی که او عضو تیم نیویورک نتز بود که به تنهایی چهارصد و شصت هزار دلار فروخته شد که بالاترین رقمی است که تاکنون برای یک حلقه قهرمانی ورزشی در جهان پرداخته شده است
اینجا عکس و قیمت اشیایی که فروخته شده را ببینید. کارشناسان حراج معتقند که این بزرگترین و پر ارزش ترین مجموعه یادگاری ورزشی است که تاکنون فروخته شده است
قابل توجه وزرشکارانی که هم اکنون در حال جیک جیک مستون هستند و فکر زمستون نیستند
Posted
AuthorKaran Makvandi

در حالی که صاحبان تیم های ان بی ای، امروز به دیوید استرن چراغ سبز برای تقسیم 50-50 در آمدهای لیگ نشان دادند، مایکل جوردن و مالکین چند تیم دیگر اعلام کردند که حاضرند تیمشان را بفروشند ولی پول بیشتری به بازیکنان ندهند

مایکل جوردن، مالک تیم شارلوت باب کتز، که از لقب بهترین بازیکن بسکتبال تاریخ را با خود یدک میکشد، این روزها به یکی از سر سخت ترین مخالفین حقوق بازیکنان تبدیل شده . او معتقد است که لیگ باید ده درصد از در آمد کل بازیکنان کم کند و انرا به مالکان تیم ها اختصاص دهند

مایکل جوردن در آخرین سالهای بازی اش در تیم شیکاگو بولز سالی 30 تا 35 میلیون دلار از بابت همین قراردادی که اکنون خودش در صدد بهم زدنش است پول در می آورد. کوبی برایانت با 25 میلیون دلار درامد سالانه ، که اکنون پردرآمد ترین بازیکن لیگ است ، هرگز به پای جوردن نرسید. این یک بام و دو هوایی که جوردن اکنون با آن دامن زده است باعث شده تعدادی از بازیکنان سابق ان بی ای تعارف را کنار گذاشته و چاک دهان را برای این بازیکن افسانه ای بگشایند. وقتی مایکل جوردن اعلام کرد که حاضر است تیم را بفروشد ولی یک سنت بیشتر به بازیکنان ندهند، استیفن ماربری، بازیکن اسبق ان بی ای که اکنون در چین بازی میکند از طریق تویتر پیامهایی فرستاد که معادل فارسی آنها به شرح زیر است

مایکل جوردن یک آدم توخالی و آدم فروشه ، انگار یادش رفته از چه طویله ای اومده . اره! من اینو گفتم... استفین ماربری

مایکل جوردن از مایکل جوردن بودن دیگه هیچی ازش نمونده. برو مرتیکه، تیمتو بفروش چون دیگه برای ما یک آدم معمولی خواهی شد

اونهایی که بافرهنگ بسکتبال آمریکا آمریکا آشنایی دارند میدونن که بد و بیراه گفتن اینجوری به مایکل جوردن سابقه نداره. مثل اینه که یک نفر رسما به جهان پهلوان تختی فحش خواهر و مادر بده. اصلا تصور اینکه استفن ماربری ، که قدیم برای خودش بازیکنی بود ، اینجوری چاک دهن را واز کنه و هرچی دلش میخواهد به جوردن بگه. این شدت کلام نشان دهنده خوبیه که مذاکرات ان بی ای چقدر پرتنشه

 در این روزها که بسکتبال ما در شش و بش یقه و یقه کشی است شنیدن حتی یک خبر خوب هم غنیمت است. این خبر خوب باز هم در مورد ارسلان کاظمی ، دانشجوی دانشگاه رایس و تنها نماینده بسکتبال ایران در مسابقات دسته اول دانشگاه های امریکاست. ارسلان دو روز پیش به عنوان یکی از بیست بهترین بازیکن مسابقات پیش فصل در دسته اول دانشگاه امریکا انتخاب شد۰

هر سال بنیاد لوث آولسن، مربی افسانه ای دانشگاه اریزونا که که رکورد دست نیافتنی 780 پیروزی در سی و چهار فصل را به جای گذاشت، مجموعه ای از بهترین بازیکنان دسته اول دانشگاه های امریکا را به عنوان جایزه لوث اولسن معرفی میکند. این جایزه تنها به بازیکنانی تعلق میگیرد که حداقل دو فصل در این مسابقات بازی کرده اند و امسال نام ارسلان کاظمی در کنار نوزده بازیکن برتر از تمامی دانشگاه های امریکا در این فهرست پر ستاره قرارگرفت۰

انتخاب بازیکن برای این افتخار مهم از سوی پنلی ازمتخصصان بسکتبال متشکل از مربیان، بازیکنان ان بی ای، مربیان ان بی ای و تحلیل گران رسانه های ورزشی انجام میشود. در گروهی که به ارسلان رای اعتماد داده اند نامهای چون اندره ایگویدالا (فوروارد تیم ملی آمریکا و قهرمان جهان)، جیسون تری ( گارد تیم دلس موریکس و قهرمان ان بی ای) و استیو کر ( قهرمان چند دوره ان بی ای و تحلیل گر ارشد تلویزیون سی بی اس) دیده میشود۰

این انتخاب برای ارسلان به چه معناست؟

همه میدانیم که ارسلان بازیکن خوبی است، نشریات ورزشی ایران این را قبول دارند، روزنامه های چینی در مورد بازی درخشان او مطالب زیادی نوشته اند، اما هیچ کدام از اینها اهمیت ندارد وقتی کسی مثل استیو کر و جیسون تری ارسلان را به عنوان بازیکن برگزیده انتخاب میکند. اینکه ارسلان در این فهرست بیست نفره قرار گرفته به این معناست که با حفظ همین برتری ، ارسلان در پایان فصل همین سال میتواند به عنوان بازیکن انتخاب شده در مرحله اول یارکشی ان بی ای شرکت کند. قرار گرفتن در مرحله اول یارکشی ان بی ای فرصتی طلایی برای عقد قرارداد تضمین شده و طولانی با مبلغی بالاست. تکیه گاه بسیار مستحکمی برای حضور در بهترین تیم های ان بی ای در سالهای آینده حضور در لیگ است و این یک فرصت طلایی است که ارسلان با تلاش، کوشش و هوشمندی به دست آورده . از این روز به بعد مربیان، اسکاوت های ان بی ای، تحلیل گران رسانه های و دست اندرکاران بسکتبال دانشگاه های امریکا تمرکزی دو چندان بر کسانی که در این لیست نامشان ثبت شده خواهند داشت. ماندن در فهرست بیست بازیکن نخبه دانشگاه های امریکا ، جایی که چهارهزار بازیکن از گوشه گوشه جهان در آن رقابت میکنند کار آسانی نیست و این هدفی است که این جوان ایرانی باید ، در کنار تحصیل، سرلوحه کارش در نه ماه آینده قرار دهند۰ 

تصور اینکه چهارصد بازیکن نخبه بسکتبال، که هر کدامشان سالی میلیون ها دلار پول در می‌آورند، ناگهان بیکار شوند و این رویداد هیچ تاثیری روی بسکتبال جهان نگذارد خیلی بچه‌گانه است. روزی نیست که خبر عقد قرارداد یک بازیکن ان بی ای با یکی از تیم های بین المللی سرتیتر خبرهای ورزشی بسکتبال نشود و معادله بسکتبال بخشی از جهان را بهم نریزد. بعضی از این قراردادها، نظیر قرارداد دران ویلیامز با تیم ترکیه ای، بدون سرو صدا و دردسر جلو میرود ولی بعضی ها هم مثل قرارداد کوبی برایانت با هر تیم خارجی هزارو یک داستان پیدا میکند. 

عقد قرارداد اندره بارنیانی، بازیکن تیم تورنتو رپتورز، با تیم ایتالیایی ویرتوس روما از همه نقل و انتقالات دیگر پرسرو صداتر و پیچیده تر شده است. در قدم اول تیم ایتالیایی اینقدر پول نداشت تا توجه اندره بارنیانی را جذب کند. موضوع وقتی پیچیده تر شد که وبسایت اشلی مدیسون دات کام به عنوان حمایت کننده مالیِ این قرارداد پا به میدان گذاشت. وبسایت اشلی مدیسون دات کام کارش ایجاد ارتباط بین مردان و زنان برای افراد متاهل است! چیزی شبیه وبسایت های دوست یابی ولی این یکی بطور تخصصی برای افراد متاهل که علاقمند به ایجاد روابط نامشروع خارج از چارچوب خانواده هستند خدمات ارایه میکند.

اولین نهادی که رسما از این دخالت این وب سایت در این نقل و انتقال ورزشی شکایت کرد، واتیکان بود و قضیه تا پاپ بالاگرفت. اینکه ورزش بسکتبال در ایتالیا بسیار پرطرفدار است و ستاره شماره یک این ورزش به تیم رمی بازمیگردد و بازگشتنش مدیون وبسایتی است که مروج بی ناموسی است واتیکان را عصبی کرده است. چیز دیگری که به خر تو خری این موضوع می‌افزاید اینست که استادیوم تمرینی تیم ویرتوس روما در نزدیکی واتیکان قراردارد و احتمالا پاپ از اتاقش بیلبوردهای تبلیغاتی اشلی مدیسون را که بالای این استادیوم نصب خواهد شد را میبیند و حرص میخورد. 

بیدرمن، مدیر این وبسایت که خدماتش را اخیرا به کشور ایتالیا هم گسترش داده در اظهاریه رسمی به واتیکان گفته: داداش الان دیگه قرن شونزدهم نیست، برو دنبال دعا و نوحه و دماغتو از بیزینس بکش بیرون.    

Posted
AuthorKaran Makvandi

ارتفاع این کابوس دو متر و چهارده سانتی متر است . فاصله دستهایش از یکدیگر دو متر سی و دو سانت است! تنهای کسی در جهان است که توانسته دو توپ را داخل دو حلقه بسکتبال با یک پرش دانک کند و از معدود بازیکنان شاغل در لیگ ان بی ای است که توانسته در یک بازی بیش از ده بار توپ حریف را بلوکه کند.

جویل مک گی، تنها بازیکن ان بی ای است که مادرش در دبلیو ان بی ای (لیگ ان بی ای زنان) و پدرش در ان بی ای بازی کرده است. او در ۲۰۰۹ و ۲۰۱۰ به اردوی تیم ملی بسکتبال آمریکا دعوت شد ولی نهایتا در دوازده یار نهایی تیم جای نگرفت. جویل مک گی هیولایی جوانی است که در پست پنج به هر قیمت باید از او پرهیز کرد. 

حالا جویل مک گی چه ربطی به بسکتبال ایران دارد؟

با تعطیلی لیگ ان بی ای و کوچ دست جمعی بازیکنان به تیم های غیر آمریکایی، مک گی اخیرا به تیم اسمارت گیلاس فیلیپین پیوسته است. تا همینجا حضور مک گی و دوثهیت در بازیهای باشگاه های اسیا به اندازه کافی برای تیم های باشگاهی ایران مشکل ساز خواهد بود. چالش بسکتبال ایران فقط همین نیست. هفته گذشته جویل مک گی پذیرفت که برای اخذ ملیت فلیپینی درخواست ارسال نماید. چون او برای تیم ملی امریکا هیچ بازی رسمی انجام نداده طبق قانون فیبا مشکلی برای بازی در تیم ملی فیلیپین نخواهد داشت. 

انگار تیم های اردن و چین برای به چالش کشیدن بسکتبال از نفس افتاده ما کافی نبودند و اکنون فیلیپین هم به این جرگه پیوست. اگر چه مک گی از حامد حدادی پنج سانت کوتاه تر است ولی دستهایش شش سانت بلند تر است، قدرت فیزیکی و سرعت بیشتری دارد، با سن کمتر تجربه بازی بیشتری در ان بی ای و دانشگاه نوادا دارد و آماده است که بسکتبال فیلیپین را به روز های اوج خود برساند

درحالی که در بسکتبال ما تمام تلاش تصمیم گیرانمان متمرکز به محکم تر کردن صندلی های لرزان ریاست است، تیم های دیگر هر بامبولی سوار میکنند تا در بازی های اسیایی ۲۰۱۳ حال تیم ایران را بگیرند. 

تیم بسکتبال نوجوانان ایران که پس از مدتی حضور در اردوی داخلی و شرکت در اردوهای تدارکانی برون مرزی، از حضور در دومین دوره مسابقات رسمی بازیکنان زیر شانزده سال جا ماند! چرا؟ چون کشور دوست و برادر ویتنام به بازیکن های ما ویزا نداد

فدراسیون بسکتبال ایران رسما دلیل این جا ماندن را آماده نشدن به موقع ویزای ویتنام اعلام کرد. در این میان افرادی هم هستند که فکر میکنند فدارسیون دروغ میگوید. از ترس از باخت احتمالی در روبرو شدن این تیم با قطر، عربستان و ژاپن ارسال این سفر تیم را معوق کرده اند. این افراد معتقدند پس از باخت در برابر اردن و زیر اتش قرارگرفتن فدارسیون ، میزان ریسک پذیری فدارسیون بشدت کاهش یافته است و نمی خواهد در صورت باخت احتمالی تیم نوجوانان پاسخگوی این سوال باشد که : چی شد اون پشتوانه سازی که میگفتین؟

البته من می پذیرم که مشکل ویزا واقعی بوده . این مشکل قدیمی که گذرنانه ایرانی انقدر پشم شده است که خراب شده ای چون ویتنام هم برای ما بامبول در می آورد .این مشکل -آنقدر واضح و مبرهن است که حتی مدیران دولتی هم خودشان به این امر واقف هستند و از این رو است که یک دهه است که به خود زحمت داده اند و برای قناری ها  وکبوترهای خانه شان هم پاسپورت خارجی ابتیاع نموده اند تا خدای نکرده در سفرهای زیارتی-سیاحتی دچار مشکل نشوند. باور ندارید از حاج اقا خاوری مدیر سابق بانک ملی بپرسید

از بسکتبال دور نشویم... مشکل ویزا قبلا در بازی های یمن و تایوان هم برای ایران بامبول شد ولی فدارسیون در دقیقه نود قضیه را حل کرد. در مورد این دوره از بازی های نوجوانان فدراسیون نتوانست مشکل را حل کند  تیم از بازی های جا ماند. فدارسیون میگوید که از ویتنام شکایت میکند ، اما سوال اینجاست که این شکایت چطور دل آن نوجوان ملی پوش ما را که تمام عمرش برای این لحظه ثانیه شماری کرده خوش خواهد کرد

فدراسیون بسکتبال ایران که اکنون ادعای شکایتش میشود چرا دیر کرد این ویزا را پیش از وقوع حادثه به کنفدراسیون بسکتبال آسیا یا حتی به مسوولین فیبا گزارش نکرده؟ اگر فدراسیون این موضوع را به مقامات بالاتر فیبا گزارش کرده چرا هیچ وقت از آنها چیزی نمیشونیم؟ فدراسیون مدعی است که شواهد دال بر پی گیری ها  برای ویزا را در دست دارد. اگر چنین است که حتما هم چنین است، چرا فدارسیون مدارک گزارش این دیر کرد را به کنفدراسیون آسیا و فیبا در اختیار رسانه ها نمیگذارد که دهان همه آنهایی که میگویند فدارسیون دستی دستی کاری کرد که تیم به این مسابقات نرسد را برای همیشه ببندد

 

برای اینکه بهتر سر در بیاوریم داستان ریش سفید چیست اول باید یاد بگیریم که نظام فدرال آمریکا چطوری کار میکند. در آمریکا بر خلاف ایران که فقط یک دولت مرکزی وجود دارد، هر ایالت برای خودش یک دولت تمام عیاد دارد. این دولت های ایالتی هر تصمیم گیری که در چارچوب آن ایالت باشد را انجام میدهند و کاری به کار دولت فدرال هم ندارند اما وقتی موضوع فراتر از یک ایالت است یا دولت یک ایالت توانایی حل آن مشکل ایالتی را ندارد،‌ آن وقت است که نظام فدرال یا دولت مرکزی وارد عمل میشود.

لیگ ان بی ای یک  و اتحادیه بازیکنان لیگ ان بی ای سازمانهای تجاری خصوصی هستند که بر اساس قوانین ایالت نیویورک عمل میکنند. اکنون نزدیک دو سال است که مذاکرات اتحادیه بازیکنان و صاحبان تیم ها به جایی نرسیده زمان آن رسید که موضوع را از سطح دولت ایالتی نیویورک به سطح دولت فدرال بالا ببرند.

 در آمریکا سازمان فدرالی به منظور انجام میانجی‌گری بین گروه های صنفی به نام «خدمات میانجی گری و مشاوره ملی» تاسیس شده که به درخواست لیگ و توصیه اوباما از روز دوشنبه در مذاکرات شرکت خواهد کرد.

جرج کوهن،‌ معاون این سازمان که نزدیک نیم قرن کارش میانجی گری بین اصناف و اتحادیه های حرفه ایست، برای این کار تعیین شده. کارنامه ریش سفیدی‌های او تا کنون مشکلات لیگ فوتبال حرفه ای امریکا، فدراسیون موسیقیدان های امریکا و اختلافات بین سازمان هنرمندان اپرا و اتحادیه های مربوطه را حل کرده است. 

کاری که جرج کوهن قرار است انجام دهد اینست که تنش فعلی مذاکرات را از بین ببرد،‌ گزینه های تصمیم گیری جدید مطرح کند و در نهایت تلاش کند که در این بلبشوی مذاکرات نقطه مشترکی بین منافع بازیکنان و صاحبان تیم‌ها پیدا کند و از همانجا پایه توافق بین طرفین را بریزد. 

Posted
AuthorKaran Makvandi

 این روزها که تعطیلی کل فصل آینده ان بی ای نزدیک و نزدیک تر میشه ، یکی از اهرمهایی که صاحبان تیم برای تحت فشار قرار دادن بازیکن ها دارند مساله حقوق ندادن است. اینکه بازیکن ها هر دو هفته یکبار چک حقوقشون را از دست میدن برای خیلی هاشون درد آور ولی برای بعضی از این بازیکن ها درد اور تره . با توجه به اینکه در امریکا حقوق را دو هفته ای پرداخت میکنند ببینیم هر بازیکن چه مقدار در هر چک حقوق از دست میدهد

تعطیلی لیگ برای کی گرون تموم میشه؟

متضرر اول: کوبی برایانت از لوس انجلس لیکرز - 1.9 میلیون دلار 

متضرر دوم: رشارد لوئیس - از واشنگتن ویزاردز - 1.7 میلیون دلار

متضرر سوم: تیم دانکن از سن انتونیو - 1.63 میلیون دلار

متضرر چهارم: کوین گارنت از باستن سلتیکس - 1.63 میلیون دلار

 متضرر پنجم: گیلبرت آرناس از اورلاندو مجیک - 1.48 میلیون دلار

متضرر ششم - درک نویتسکی از دلس موریکس - 1.47 میلیون دلار

متضرر هفتم: پائو گسول از لس انجلس لیکرز - 1.44 میلیون دلار

متضرر هشتم: کارملو انتونی از نیویورک نیکز - 1.42 میلیون دلار

متضرر نهم: آماری استودمایر از نیویورک نیکز - 1.4 میلیون دلار

متضرر دهم - جو جانسون از اتلانتا هاوکس - 1.39 میلیون دلار

خبر تعطیل شدن دو هفته اول فصل عادی لیگ ان بی ای آه از نهاد بسکتبال دوست های دنیا در آورد. اما این قائله تا کجا ادامه خواهد داشت؟ هیچ بازیکنی بابت این دو هفته حقوق دریافت نخواهد کرد و یک عالمه بندگان خدای دیگر که در بیست و نه شهر از راه بسکتبال نون میخورن دست خالی به خانه خواهد رفت۰

اما در این کمکش بین بازیکنان و صاحبان تیم ها باید طرف کی را باید گرفت؟ 

در این قائله سه جور میشه جبهه گرفت. طرفداران بازیکنان معتقدند که بازیکنان ان بی ای هر چقدر پول میگیرن حقشونه و اگر بعضی صاحبان تیم ها خنگ بازی در آوردن و و با بازیکن های معمولی قراردادهای سنگین بستند تقصیر خودشونه. بازیکن ها باید محکم سر جای خودشون بایستند و از حق خودشون نگذرند۰

اونهایی که طرفدار صاحبان تیم ها هستند معتقدند که لیگ بدون این کارآفرینان به واقعیت نخواهد پیوست و این افراد با اطلاع کامل از همه خطرات مالی وارد این شاخه کاری شده اند و صورت حساب زیان صاحبان تیم ها هم واقعی است۰

درسته سوم انهایی هستند که معتقدند که "گور بابای بازیکنان و صاحبان تیم ها"! این دسته از افراد باوردارند که این دو دسته هستند که به دوستداران بسکتبال خیانت کرده اند۰

من خودم هم هنوز تصمیم نگرفتم که جز کدوم دسته باشم ولی واقعیتهایی هست که نمیشه انها را انکار کرد. اولین واقعیت اینه که دو هفته اول لیگ از بین رفت و یواش یواش اتحادیه بازیکنان داره به این نتیجه میرسه که پیشنهاد صاحبان تیم ها برای تقسیم درامد ها از این بهتر نخواهد شد. از طرفی هم مهاجرت دسته جمعی بازیکنان ان بی ای به تیم های بین المللی ان میزان ترسی که انتظار میرفت را در صاحبان تیم ها بوجود نیاورد. از این جای کار به بعد فقط بازیکنان هستند که هر هفته چک حقوقشان دود می شود و هوا میرود۰

بسیاری فکر میکنند که پافشاری اتحادیه بازیکنان برای دستمزدهای بالای ستارگان این ورزش است. جالب اینجاست که صاحبان تیم ها با کمال میل عددهای نجومی برای جذب ستاره پرداخت میکنند؛ چون میدانند همین ستاره ها هستند که سالن را پر از تماشاچی میکند، امتیاز پخش تلویزیونی را بالا میبرد و خلاصه جیب انها را پر میکند. دعوا الان بر سر حقوق سه تا پنج میلیون دلاری بازیکنانی است که روی نیمکت مینشینند. آنها هستند که ازکوتاه امدن اتحادیه بازیکنان در برابر صاحبان لیگ بیشتر ضرر را متقبل خواهد شد۰

اینکه من از ته دلم میخوام اتحادیه بازیکنان ان بی ای قرار داد را امضا کنه فقط و فقط به خاطر اینه که من بسکتبالم رو میخواهم. تصور زمستان طولانی کانادا بدون بسکتبال از همین الان که هنوز هوا گرمه منو میترسونه. اما از طرفی میدونم اگر بازیکنان این سه درصد تفاوت را کوتاه بیان از همون لحظه قبر خودشون را کنده اند چرا که این مقدار کوتاه آمده باعث میشه که در مذاکرات آینده صاحبان تیم ها به این مقدار ارجاع کنند و هر بار از بازیکنان بخواهند که بیشتر کوتاه بیایند۰

Posted
AuthorKaran Makvandi

وقتی که طرف بر میگرده میگه ما برای مدیریت جهان برنامه داریم بی خود که نمیگه. بیا! این یک نمونه اش. همین امروز صبح خبرگزاری دانشجویان ایران خبرداد که مشکل ان بی ای حل شد، همه به توافق رسیدن، هشت ده میلیار دلار اسکناس خشک را به یک موی سیبل حاجی استرن معامله کردند و با انجام مراسم روبوسی به میمنت و مبارکی لیگ از ماه دسامبر شروع خواهد شد. درسته که سایت رسمی ان بی ای هنوز از انجام توافق خبر نداره، ولی چه اهمیتی داره، وقتی خبرگزاری معتبر دانشجویان ایران مشکل را حل کرده دیوید استرن و بیلی هانتر و بقیه دستگاه عریض و طویل لیگ سگ کی هستند که بگن نه

برادر من، عزیز من, اخوی؛ این کاره نیستی بسکتبال را بی خیال شو ... فکر کن بسکتبال هم مثل هاکی روی یخه. نمیخواهد خبر بنویسی. اگر هم نوشتی حداقل یکبار بده بزرگترت چک کنه. اگر هم بزرگتر نداری در مورد چیز دیگه ای بنویس. ماشالاه حرف و خبر که زیاده. خدای نکرده اینجوری که شما خبر رسانی میکنید ممکنه بعضی  از دشمنان فکر کنند بقیه خبرهاتون هم همینجوری از روی شکم مینویسید. من که میدونم اینطور نیست ؛ منظورم دشمنان و بد خواهانه

Posted
AuthorKaran Makvandi

نگارنده این سطور از همین تریبون رسما اعلام میکنه که در درک زبان فارسی، انگونه که در فدراسیون بسکتبال ایران در جریان است، کم اورده است. لطفا یکی از دوستان و خوانندگان این وبلاگ این جمله رییس فدراسیون را که امروز در نشست مطبوعاتی در با اعضای تیم ملی بزرگسالان کشور مطرح شد را به فارسی قابل درک برای این جانب معنی کنید

به گزارش خبرنگار ورزشي «خبرگزاري دانشجو»، محمود مشحون امروز در نشست خبری تیم ملی بستکبال در محل اين فدراسيون ضمن قدرداني از رسانه ها و تاثير آنها در موفقيت هاي سال گذشته اين تيم گفت: اگر تیم ملی بسكتبال مقابل اردن ناباورانه بازي را واگذار كرد و سهميه المپيك را از دست داد اتفاقي است كه افتاده و توجيه آن براي اصحاب رسانه و مردم، توهين تلقي مي شود

Posted
AuthorKaran Makvandi

در ترمینال یک فرودگاه تورنتو در بخش پروازهای ورودی ویترینی هست با چند عکس و یک توپ بسکتبال قدیمی و بالای ان نوشته " به کشوری که بسکتبال را اختراع کرد خوش آمدید"! ممکن است تعجب کنید ولی این ملت برای حرفشان سند دارند. جیمز نیسمت که بسکتبال را در اسپرینگ فیلد ماساچوست اخراع کرد کانادایی بود و اولین بازی رسمی لیگ ان بی ای در سال 1953 در شهر تورنتو بین دو تیم نیویورک نیکربارکز و تورنتو هاسکیز بر گزار شد

از این رویدادهایی تاریخی که بگذریم کانادا همیشه مهد هاکی روی یخ ( یا بقول این طرفی های هاکی) بوده و کانادا هیچ وقت به بسکتبالش معروف نبوده. یکی از دلایل آن اینست که کانادا هیچ وقت لیگ حرفه ای ملی، انگونه که در ایران درجریان است ، نداشته است. سایه سنگین ان بی ای بر بسکتبال این کشور پهناور شانس ابراز وجود هر گونه لیگ ملی را از این کشور گرفته است

اما با جدی شدن کابوس تعطیلی لیگ ان بی ای، رویای ایجاد لیگ ملی در کانادا به واقعیت پیوست و لیگ بسکتبال ملی کانادا ( ان بی سی ال) به عنوان اولین لیگ حرفه ای بسکتبال در تاریخ کانادا ، دیروز برنامه های فصل 2011- 2012 خود را منتشر کرد. این لیگ حرفه ای از هفت تیم که همه شان در شرق کانادا متمرکز هستند تشکیل شده . مرکز اداری این لیگ در استان نیوبرانزویک قرار دارد. بیشتر تیم های این لیگ،  تیم های حرفه ای هستند که به پشوانه اقتصادی شرکت های کوچک و بزرگ بصورت حرفه ای وارد این لیگ شده اند. همه این تیم ها سالن های اختصاصی بسکتبال دارند که حداقل ده هزار نفر گنجایش دارد. بازیکنان این لیگ متشکل از کانادایی ها و امریکایی هستند. جماریو مون ، فوروارد لوس انجلس کلیپرز اولین بازیکن ان بی ای است که با عقد قرارداد با تیم کبک کبز وارد این لیگ شده و پیش بینی میشود بازیکنان بیشتری از ان بی ای وارد این شوند. خطوط هوایی پورتر ایرلانتز که یک خط هوایی محلی به مرکزیت تورنتو هست، قرارداد جابجایی بازیکنان این لیگ را منعقد کرده. زیر ساختارهایی لازم برای ایجاد یک لیگ هیجان انگیز بسکتبال در کانادا کاملا مهیا است

اگر چه آینده این لیگ نامعلوم است اما اوضاع اقتصادی رو به رشد در کانادا از یک سوی و از سوی دیگر بسکتبال به عنوان سریع الرشد ترین ورزش کانادا در این سالها، پشتوانه تماشاچی و بازیکن را برای این ققنوس تامین کرده تا از خاکستر ان بی ای سر بر اورد 

پس از باخت بسکتبال ایران به اردن و از دست دادن شانس حضور در المپیک، در این سه روز هر آنچه ممکن بود توسط کارشناسان بسکتبال و مسوولین امر گفته شد. از بد بازی کردنِ حامد حدادی تا لگد زدنِ عربها به ساقهای بچه‌های ایران، از مصدومیتِ صمد یا ارنج افتضاح ماتیج. هر چیزی به فکرِ هر کسی رسید، از گفتنش آبا نکرد. در پی اینکه چرا تیم ایران، آن تیمی که ده سال است دستِ خالی به خانه بر نمی‌گرشت، به اردن میبازد هر حرفی را زدند. حتی مدیر تیم های ملی، کسی که قرار است در بُرد و باخت پایِ تیمش بایست، از کتابِ درسیِ قدیمی اش دلیلی بیرون کشید و بازیکنان تیمش را به مغرور بودن و دست کم گرفتن متهم کرد. 

اما در میان غوغای رسانه‌های دستمال بدست داخلی از یک سوی و همهمه مخالفین قسم خورده فدارسیون از سوی دیگر، چیزی که از همه برایم درد آورتر است، رفتارِ کاربرانِ دنیایِ مجازی در قبالِ خبرِ شکستِ تیم بود. سایت بالاترین، به عنوان یکی از پرترافیک ترین سایتهای نسبتا آزاد، محکِ مناسبی برای درکِ جو فکریِ ایرانی های است که سوادشان از بقیه یک پلقی بیشتر است. خبر شکست تیم ملی هر ده ثانیه یکبار توسط فرد جدیدی لینک میشد و کیلو کیلو مثبت میگرفت و در چشم به هم زدن به صفحه داغترین لینک های روز صعود کرد. حتی برای اولین بار در تاریخ این وب سایت یک خبرِ مرتبط با بسکتبال به فهرست داغترین موضوعات روز اضافه شد. سوال اول اینجاست که چطور کاربرانی که حتی یک لینک مرتبط با بسکتبال در تاریخچه لینک های فرستاده شده قبلی‌اشان پیدا نمیشود ناگهان سینه چاک خبر‌های بسکتبال شده است، یا اینکه کیلو کیلو رای های مثبتی که به این لینک ها داده میشود به چه معناست. آیا منظور مثبت دهندگان اینست که «ممنون از خبر رسانی شما عزیزِ لینک گزار، کارمان بدجوری گیر همین یک خبر بود» یا « دمت گرم عجب خبر توپی، خیلی حال کردیم»، یا حتی « بسیار از خبر رسانی دقیق و به موقع شما لذت بردیم و شدیدا با باخت تیم ملی موافقیم». هر چه بیشتر فکر میکنم که چرا خبر پیروزی های تیم ملی بسکتبال نه تنها لینک نمیشود بلکه اگر هم لینک میشود در زیر خبرهای مرتبط با آخرین مدل موی فرهاد مجیدی و سفر کریم باقری به آمریکا دفن میشود ، فکرم به جایی قد نمیدهد. چرا باخت تیم ملی یک کشور تا این حد برایمان جذاب است؟

آیا این رفتارِ معادلِ مجازیِ منشِ آن پانزده هزار بندهِ خدایی که به تماشای اعدام آن نگون بخت رفتند نیست؟ چطور ممکن است شکست تیم ملی یک کشور، شهروندانش را چنان از خود بی خودمان کند که مسوولیت اطلاع رسانی و ارسال رای مثبت را وظیفه ناموسی خود بشمارند.

مردمان عجیبی هستیم… بیخود نیست که خارجی های به خودمان پول میدهند تا اتاق فکر بسازیم و به آنها بگوییم که ما خلایق برگ چه درختی هستیم. 

با روشن شدن تکلیف قاره آسیا و صعود مستقیم چین به المپیک لندن، مسیر راهیابی برای تیم های جامانده مشخص شد. در تابستان سال ۲۰۱۲ دوازده تیم بر جای مانده برای سه جایگاهی المپیک در مکانی که هنوز از سوی فیبا تعیین نشده به مصاف یکدیگر خواهند رفت. در میان این تیم ها کشورهای چون آلمان،‌پورتوریکو، لیتوانی و روسی سایه سنگینشان را بر تیم های نظیر کره ، نیوزیلند و قطر انداخته اند۰

Posted
AuthorKaran Makvandi

ارسلان کاظمی در بازی با اوزبکستانکسی که در این عکس میبینید منصور آب منگل ( شخصیت منفی فیلم قیصر) نیست. او ستاره تیم بسکتبال مردان ایران، ارسلان کاظمی است. ارسلان چه با استاندارد اصفهان و چه با استاندارد تگزاس جوان خوش تیپی است ولی سبیل های دسته موتوری اش هیبتش را به عیاران سه راه درخونگاه بیشتر شبیه کرده است۰

 در راستای یک اقدام خود جوش همه بچه های تیم ملی بسکتبال ایران تصمیم گرفته اند تا پایان مسابقات قهرمانی اسیا و کسب مقام اول و سهمیه المپیک سبیل های خود را اصلاح نکنند. این تصمیم نمادین نشان همبستگی تیم ایران است و از حق نگذریم چهره های رعب آوری از بچه های ما درست کرده.. در اثبات این نظریه همین بس که تیم اوزبکستان که دیشب در برابر ایران قرار گرفت، قالب تهی کرد و با اختلاف بالای نود امتیاز بازنده شد۰

این نوع حرکتهای در ورزشی های دیگر هم رایج است و به قول این طرفی ها به ان ریش پلی اف میگویند. چرا که بسیاری از تیم های ورزش هاکی وقتی وارد مرحله حذفی بازی ها میشوند تا پایان ان مرحله ریش هایشان را اصلاح نمیکنند۰

امیدوارم این سبیل های دسته موتوری همچنان اصلاح نشده باقی بماند تا در بازی نهایی در برابر چین رعب و وحشت به جان چینی هایی شش تیغه بیاندازد۰

تیم ملی بسکتبال قطر دیشب در برابر اوزبکستان قرار گرفت و در همان شش دقیقه اول همه بازیکنان تیم بدلیل پنج خطایی شدن اخراج شدند. چون این تیم تنها دو بازیکن ذخیره در اختیار نداشت داور بازی همانجا بازی را به نفع اوزبکستان خاتمه داد

علی فخرو، مربی تیم قطر به خبرگزاری چینی اعلام کرد که این کار ما به نشانه اعتراض به فیبا برای محروم کردن بازیکنان چند ملیتی ما انجام شد. او همچینین اعلام کرد که در بازی در برابر ایران هم به همین شکل عمل خواهیم گرد و اینقدر خطا میکنیم تا همه تیم اخراج بشوند 

ظاهرا عاق والدین کردن قطری های از سوی فدراسیون بسکتبال ایران مثمر ثمر افتاد و در حال حاضردر تیم قطر سگ میزد و گربه میرقصد. این احمقانه ترین روشی است که تاکنون برای اعتراض در برابر یک فدراسیون جهانی دیده شده

جالب اینه که مربی تیم قطر رسما گفته که ما در بازی با ایران هدفی جز خطا کردن روی ایرانی ها نداریم... به نظر من فدراسیون بسکتبال ایران باید از این فرصت استفاده کنه و با ننه من قریبم درآوردن و بی آبرویی راه انداختن که ای خلایق بچه ها مون تامین جانی ندارند، به دادمون برسید، بلایی به سر قطری ها بیاورند که فیبا این تیم را دو سه دوره محروم کنه

ممکنه بگین ای بابا این چه کاریه؟ ولی باور کنید اگر مربی تیم ایران این حرف را زده بود اونها بساطی راه میانداختند که اون طرفش نا پیدا

در دنیای بسکتبال فیبا باید خورد تا خورده نشویم

Posted
AuthorKaran Makvandi

مصاحبه اخیر تلویزیونِ دولتی ایران با ایرج خدری، بازیکن بلندقامت تیم ملی بسکتبال ایران، جامعه بسکتبال ما را که سالهاست با دستمزدهای چند صد میلیونی خو گرفته است را این روزها بفکر فروبرده است. قهرمانی که روزی « اعجوبه بسکتبال آسیا» خوانده شد اکنون به دستفروشی روی آورده است. 

اولین بار او را در اردوی آمادگی تیم ملی جوانان در دانشگاه شریف دیدم. قد دومتر و پانزده سانتی اش او را یک سر و گردن بالاتر از بقیه جوانهای قد بلندی که در آن سالن خاک گرفته با هم رقابت میکردند قرار میداد. بچه بندر بود ولی با همان لهجه جنوبی‌اش بچه های تیز تهران را سر کار میگذاشت و اصفهانی های حاضر جواب  منلک میگفت . ایرج خدری کودکی بازگوش بود که در بدن بسکتبالیستی غول آسا به دام آفتاده بود. 

از آن روزهای اکنون بیست و دو سال گذشته است و از آن جوان رعنا، مردی چهل ساله و رنجور باقی مانده است. دوربین تلویزیون دولتی ایران به خانه اش رفته است و او را که اکنون زمین گیر شده است سوال پیچ میکند. ایرج میگوید که از «قهرمان ملی» و «اعجوبه بسکتبال آسیا» بودن کارش به دست فروشی افتاده است. نه بیمه ای دارد و نه مقرری که روزهای سخت ناتوانی اش را قابل تحمل تر کند. با ته مانده ای از شوخ طبعی آن روزهایش از فدراسیون بسکتبال تشکر میکند که برایش نامه تایپ کرده است و چند صباحی برایش مقرری بخور و نمیری تراشیده است. در پایان هم اشک از چشمان معصومش جاری می‌شود. 

به عکس تیمی که در آن با ایرج پیراهن ملی را بر تن کردم نگاه میکنم. چهره های جوان و سبیل های تازه رسته مان مرا به خاطرات تلخ و شیرین آن روزها میبرد. ما متعلق به نسلی بودیم که حتی پول خرید کفش هایی که با آن برای تیم کشورِ به ظاهر ثروتمندمان به میدان می رفتیم از حقوق بخور و نمیر معلمی یا دخل دکان نجاری پدرمان تامین میشد. بسکتبالیست لکسوس سوار برایمان موجودی تعریف نشده بود. 

اما الان این جوانان سبز پوش کجا هستند و چه می‌کنند؟ 

مهندس ارشد در بزرگترین کارخانه اتومبیل سازی دنیا، کارخانه داری که پانزده سال است کار آفرینی میکند، مدیر اجرایی فروش بزرگترین شرکت مخابراتی در آسیا، مربی یکی از تیم های حاضر در لیگ برتر ایران، مربی تیم بسکتبال پایه در تهران و مالک رستورانی در تهران عاقبت چندی از جوانانی این تیم است که اکنون  موهایشان خاکستری شده یا ریخته است. بقیه را نمی دانم کجا هستند و چه میکنند اما این را میدانم که همه مان که در خانواده های متوسط و حتی کم درآمد آنروز بزرگ شده بودیم، آموختیم که باید حقمان را از این دنیای بزرگ بگیریم و روی حرف کسی هم حساب نکنیم. به غیر از دو نفر هیچ کداممان تخم مرغ های زندگیمان را در سبد لرزان بسکتبال آنروزهای ایران نگذاشتیم. کاسه بسکتبال در آن روزها از کاسه هر گدایی خالی تر بود . آن دو هم آنقدر سخت کوش و صبور بودند که در انتهای زندگی ورزشی شان دستمزدهای چند صد میلیون تومانی نصیبشان شد و تا حدی بارشان را بستند.

اینکه زندگی ایرج در این سراشیبی قرار گرفته را من نه برگردن فدراسیون بسکتبال می آندازم و نه انگشت تقصیر را به نظام تامین اجتماعی فشل مان نشانه میروم. بره بودن در دنیای گرگهای درنده، بی کسی و حساب کردن روی حرف کسانی که حرفشان دو پول سیاه نمی‌ارزد آن جوان رعنا را اکنون به مردی تبدیل کرده که دوربین تلویزیون ایران او را سوژه ملودرام شبانه اش کرده تا برای تحریک حس ترحم بینندگانش خوراکی باشد. 

ای روزگار شرمت باد که زمین خورده را مجال نمیدهی...

Posted
AuthorKaran Makvandi