فدراسیون بسکتبال ایران، برگزار کننده لیگ برتر بسکتبال ایران، در اداره این لیگ همواره با چند چالش روبرو بوده. جدا از چالش امکانات ورزشی، بزرگترین مشکل لیگ جمع شدن گروه زیادی از بازیکنان ملی و خارجی در یک یا دو تیم پولدار بوده که همیشه مساله ساز است. اولین مشکل اینست که این تیم ها در هنگام بازی های بین المللی رسما تعطیل میشوند چون همه بازیکنانشان در اردوهای ملی هستند. دومین مشکل اینست که تفاوت قدرت بین تیم های لیگ انچنان است تیم های دیگر لیگ رسما به نخودی تبدیل میشوند. مشکل بعدی اینست که در این تیم ها بازیکنان جوان و اینده دار نیمکت نشین میشوند و زمان بازی به آنها نمیرسد و مشکل آخری اینست که سرمایه گذاران احتمالی که میخواهند در لیگ تیم داری کنند وقتی میبینند همه بازیکن های خوب در یک و یا دو تیم جذب شده اند انگیزه ای برای ورود به این عرصه پیدا نمیکنند

برای حل این مشکلات و توزیع عادلانه تر بازیکنان بین تیم ها و انگیزه سازی، سازمان لیگ یاری کشی را برای فصل آینده سهمیه بندی کرده است. سهمیه بندی اینست که بازیکنان را به دست های مختلف  گروه بندی کرده اند و هر تیم میتواند از هر دسته از بازیکنان تعداد محدودی بازیکن جذب کند. برای مثال تیم ها تا قبل از مرحله حذفی تنها یک بازیکن خارجی و پس از آن میتواندد دو بازیکن خارجی به خدمت بگیرند

قانون سهمیه بندی در لیگ های حرفه ای دیگر کشورهای دنیا، البته نه به این شکل، وجود دارد. سهمیه بندی مزایای زیادی دارد و تا حدی مشکلات مطرح شده بالا را حل خواهد کرد اما چیزی که فدراسیون فراموش کرد اینست که تیم های چگونه میتوانند سهمیه های خود را ، که جز دارایی های یک تیم است، معامله کنند؟ تصور کنید که یک تیم کاشانی که حق داشتن یک بازیکن خارجی را دارد به دلایلی نخواهد از بازیکن خارجی استفاده کند و بخواهد سهمیه خود را به یک تیم اصفهانی بفروشد و در مقابل آن یک بازیکن گروه الف ملی یا اصلا پول نقد بگیرد، چگونه باید این کار را بکند. این کار در قانون فدراسیون پیش بینی نشده است. اگر تیم ها نتوانند سهمیه های خود را معامله کنند کل سیستم سهمیه بندی از بیخ و بن بی ربط خواهد بود

مشکل دیگری که سهمیه بندی ایجاد میکند اینست که دیگر تیمهایی شبیه مهرام نخواهیم داشت که در آسیا تیم های دیگر را نابود کنند. چرا که توان جذب بازیکنانی در رده بازیکنانی که در فصل های قبلی داشته اند نخواهند داشت.  آن موقع است که فدراسیون مجوز بازیکن کمکی خواهد داد و این مساله صدای تیم های دیگر آسیا را در خواهد آورد

بهداد سامی َ، بازیکن ایران زاده شاغل در لیگ حرفه ای پرتغال

این نمایشنامه کاملا تخیلی است. هر گونه تشابه نام، مقام، واحد پول و نام کشور کاملا تصادفی است۰

 پرده بالا میره و صحنه یک اتاق کنفرانسِ که از اثاثیه اش معلومه یک جای دولتیه. چند تا مرد جا افتاده و قد بلند با کت و شلوارهای بد رنگ دور یک میز نشستند و دارند با هم کل کل میکنند۰ 

 رییس فدراسیون: آقا این چه وضعیه؟ شما هم گندشون در آوردی با آین لیگ برترتون. مگه قرار نشد تیم‌هاتون به این جوون های ما وقت بازی بدن. این بنده های خدا که همش نشستن پشت خط تا بازیکن های خارجی بازی کنند. اینطور پیش بره پس فردا لابد عمه ۰بنده باید توی بازی های اسیایی براتون سه امتیازی بزنه۰ 

 رییس سازمان لیگ: به من چه، این تیم ها جوری به بازیکن هاشون پول میدن که انگار پول علف خرسه. من هم اگر بازیکن دسته ششم آمریکایی باشم، بهم بگن آقا بیا بابت بیست سی تا بازی نیم میلیون دلار پول بدون مالیات بگیر، با کله بلند میشم میام اینجا۰

رییس فدراسیون: ای بابا! دارندگی و برازندگی... طرف (صاحبان تیم ها) میخواد با پولش سر سیبیل شاه نقاره بزنه حالا شما شاکی هستی؟

رییس سازمان لیگ: بخدا بهشون گفتیم هر تیم بیشتر از چند تا بازیکن خارجی نمی تونه داشته باشه، ولی بازم هر روز یک خارجیه را میارن میگن این بچه تیر دوقولوِ! این هم شناسنامه ایرانیش... اونی یارویی هم که روی بازوش خالکوبی کرده توپک شکور نیست، عکس آقا جونشه یک خورده سبزه افتاده. خداییش ما رو اسگل گیر آوردن۰ 

ساز مخالف: آی آقا. اگر طرف شناسنامه ایرانی داشته باشه که دیگه نمیشه ایراد گرفت. چطور میتونی یقه یارو را بگیری و بهش بگی برای معافی باید ده دوازده هزاردلار به سلفی؟ هان چطور اونجا ایرانیه اما اینجا خارجی شد؟ 

رییس سازمان لیگ با اخم و تخم رو به ساز مخالف: اصلا کی به شما گفت حرف بزنی؟

رو به بادمجون دورقاب چین میکنه و یواشکی میگه: آین یارو را رو کی اینجا راه داده؟ مگه من نگفتم جلوی آقا کسی روی حرف من حرف نزنه. در حالی که به سازمخالف اشاره میکنه به بادمجان دورقاب چین میگه: یادت باشه بعد از این جلسه نسخه این یارو را بپیچیم

رییس فدراسیون که از این درگوشی حرف زدن ها یواش یواش داره حوصله اش سر میره با بی میلی میپرسه: بالاخره چی شد؟ این ایرانی- خارجی ها واسه ما بازیکن تیم ملی نمیشن. یک جوری دست به سرشون کن۰

 رییس سازمان لیگ با خوشحالی: قربان پیشاپیش فکرشو کردیم. میخواهیم یه قانون بگذاریم که بازیکن‌های ایرانی زاده که تازه از خارج اومدن باید ثابت کنند که شش ماه در ایران زندگی کردن تا ما اجازه بدیم با تیم های لیگ قرارداد ببندن. بهشون میگیم : داداش! شما به اندازه کافی ایرانی نیستی، برو شیش ماه دیگه بیا یک کاری برات میکنم. خدا را چه دیدی؟ شاید توی همین شش ماه بی خیال بشن. امیدوارم بیشترشون توی این شش ماه قاط بزنند و دمشون را بگذارند روی کولشون و برن همون جایی که ازش اومدند۰

 دو سه تا بادمجون دورقاب چین در این لحظه از خود بی خود میشند و احسنت گویان شروع به کف زدن میکنند. رییس فدراسیون بهشون اخم میکنه و دستی تکان میده تا اونها ساکت بشند۰

 در این لحظه سازمخالف دوباره شروع میکنه: آقا خودتون را مسخره کردین یا ما رو. اصلا از کجا میتونیم تشخیص بدیم طرف شش ماه توی ایران بوده. خود جنابعالی که مثل کش تنبان تا ولتون میکنن میرید خارج تا فک و فامیل را ببینید اصلا شش ماه توی ایران هستید؟ تازه اگر بازیکنی که از خارج اومد و تیمی خواست باهاش قرارداد ببنده چطوری میتونید ثابت کنید این بازیکن مقیم خارج بوده. اگر تیم ها گفتند این بازیکن را توی کوچه های برازجون پیدا کردیم چی میخواهید بگید؟ اگر گفتن این لهجه خارجی اش هم مال اینه که همش ماهواره نگاه کرده، اینو چطوری میخواهید جواب بدین؟

 رییس سازمان لیگ که عین لبو قرمز شده با دست به بادمجون دورقاب چین ها اشاره میکنه. در این لحظه بادمجون دورقاب چین ها ناگهان از دو طرف میریزن سر سازمخالف و در حالی که دست و پاش را گرفتن، برای اینکه ساکت بشه براش سیبل اتشین درست میکنند. اگر نمی دونید سیبیل آتشین چیه برین از بچه های قدیم که بطری بازی میکردن بپرسین۰

پرده در حالی پایین میره که باقی افراد دور میزه دارند یکدونه کاغذ آ چهار را امضا میکنن و رییس فدارسیون میگه: از این ستون به آن ستون هم فرجه۰