چند ساعت قبل از مسابقه در برابر اوکلاهاما سیتی تاندر در اواخر فوریه یانیس طبق معمول اول بازیکنی بود که زمین آمده بود تا شوت بزند. کریم عبدالجبار به میلواکی آمده بود که بازی باکس را تماشا کند. او کنار زمین نشست. طرفداران میلواکی برایش کف زدند و او هم با لبخند جوابشان را داد و سر جایش نشست. اینکه هر دو مرد اکنون در سالن جدید میلواکی ، فای سرو ارینا، حضور داشتند حس عجیبی بود. چند ماه دیگر یانیس باید تصمیم می گرفت که آیا در میلواکی میماند یا به تیم دیگری خواهد رفت.
کریم عبدالجبار تصمیم گرفت برود.
تفاوت بین این دو مرد از زمین تا آسمان بود. نه فقط به لحاظ سبک بسکتبال بلکه به لحاظ رفتار و سکناتشان. عبدالجبار همیشه از طرفداران تیم فاصله میگرفت، میخواست در شهر بزرگتری زندگی کند، میخواست در جاهای پر رزق و برق باشد،. یانیس اما با طرفداران گرم میگرفت، به نظر میرسید زندگی در شهر بزرگ برایش مهم نیست، او آرامش و سکوت میلواکی را دوست داشت.