به نظر میرسد که نه جنگ و نه بیماری همهگیر، نتوانستهاند جلوی گردش توپ بسکتبال را بگیرند. این موضوع، تاملبرانگیز است، خصوصاً وقتی به مثالهایی از گذشته و حال نگاه میکنیم.
در فصل ۱۹۹۲-۱۹۹۱، همزمان با بمباران صربستان توسط آمریکا برای مقابله با جنایات صربها در مناطق همسایه، پارتیزان بلگراد که یکی از تیمهای اصلی یورو لیگ بود، برای ادامه فصل مجبور شد کل سازمان خود را به اسپانیا منتقل کند. مسابقات ادامه یافت و این تیم توانست در همان فصل قهرمان اروپا شود.
بیشتر از سی سال بعد و در سال ۲۰۲۱، به دلیل محدودیتهای ناشی از همهگیری کووید-۱۹ و قرنطینه اجباری برای مسافرانی که از مرز کانادا عبور میکردند، تیم تورنتو رپترز از شهر خود به تمپا بی فلوریدا منتقل شد و تمام بازیهای خانگیاش را در آنجا برگزار کرد. این مثالها نشان میدهند که حتی در دل بحرانهای بزرگ، چرخ بسکتبال حرفهای از حرکت باز نمیایستد.
بسکتبال، فراتر از یک سرگرمی
شاید مقایسه یک لیگ حرفهای انتفاعی مانند یورو لیگ یا انبیای با فعالیتهای تفریحی مثل وبلاگ "توپ سرگردان" یا مطالب اینستاگرام، در نگاه اول بیمعنی به نظر برسد. روشن است که شغل بسیاری از افراد به ادامه حیات این لیگهای حرفهای وابسته است، در حالی که وبلاگ و صفحه اینستاگرام من تنها یک سرگرمی شخصی است و کسی از آن درآمدی کسب نمیکند.
اما برای من، این فضا و جامعهای که طی سالها ایجاد کردیم، ارتباطی که با مخاطبان برقرار کردم و علیرغم دشواریها و محدودیتها، موفق به حفظ آن شدم، ارزشی معادل یک شغل دارد. این ارتباط، فراتر از منفعت مادی، برای من اهمیت شخصی دارد.
نوشتن در دل بحران
در آغاز جنگ، این حس به من دست داد که نوشتن درباره فینال انبیای، جابجایی بازیکنان و دیگر موضوعات بسکتبال، در شرایطی که بسیاری از مخاطبان "توپ سرگردان" نمیدانستند چه سرنوشتی در انتظارشان است، نوعی بیتفاوتی و سنگدلی باشد. همچنین، تمایلی ندارم که این صفحه (مانند بسیاری از صفحات اینستاگرامی که به موضوعات غیرسیاسی میپردازند) به محلی برای بحث درباره جنگ، اسرائیل، اسلام و سایر بلایای ساخته دست بشر تبدیل شود.
اگر دوباره شروع به نوشتن درباره انبیای و بسکتبال کردم، این به معنای عادی شدن اوضاع از نظر من نیست. واقعیت این است که برای کسی که در خاورمیانه زندگی میکند، یا حتی سالهاست که از آنجا دور است اما ریشههایش در آن سرزمین نفرینشده است، هیچ روزی کاملاً عادی نیست. نکبت و ظلمی که در این منطقه جریان دارد، هرگز اجازه نمیدهد زندگی به روال عادی بازگردد. نوشتن درباره بسکتبال، شاید راهی برای حفظ یک فضای مشترک، یک نقطه امید، یا حتی یک گریز موقت از واقعیتهای تلخ باشد.